درد تنهایی کشیدن ...
مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی روی کاغذِ سفید ...
شاهکاری میسازد...
به نامِ دیوانگی...!
و من این شاهکارِ را ...
به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم خریده ام ...
"تــــــــــــو" هر چه میخواهی مرا بخوان ...
دیوانه ...
خود خواه ...
بی احساس ...
نمیــــــــفروشــــــــــم...!!!
آرام باش عزیز من
آرام باش
دوباره سر از آب بیرون می آوریم
و تلألو آفتاب را می بینیم
زیر بوته ای از برف
که این دفعه
درست از جایی که تو دوست داری، طالع می شود
نظرات شما عزیزان:
|